فراغت از کار ، فرصتی فراهم آورد تا ساعاتی را در کنار دو دوست و استاد عزیز ، دکتر حسن نمک دوست و حامد شمس بگذرانم و در خصوص اوضاع روز و راههای کمک به کسب و کارهای کوچک گپی بزنیم. دکتر نمک دوست را در اواخر دهه ۷۰ افتخار شاگردی اش را داشتم و شیفته مجله پیام امروز که ان روزها در مدیریت این استاد خوشفکر و خوش طینت بود و در این سالها نیز در پروژه های بازآفرینی برند اسنوا ، برند شهری اصفهان و… همکاری خاطره انگیزی را داشتیم و حامد شمس را نیز که که تا سال گذشته علاوه بر روزنامه نگاری در کسوت مدیرکل ارتباطات وزارت رفاه فعالیت میکرد ، در آغاز راه تاسیس و راه اندازی مرکز نواوری صبا از مشاورت هایش بهره مند شدم و امروز هر دو گنجینه تجربه در حوزه ارتباطات در شرایطی که دولت دیگر برای تجربه و علم افراد جایگاهی ندارد در بخش خصوصی و بزرگترین آژانس تبلیغات و ارتباطات ایران مشغول هستند. مثل همیشه انرژی و لحن پر از محبت دکتر نمک دوست من را شدیدا برای یک اتفاق جدید به فکر فرو برد . اتفاقی که سالهاست به آن فکر میکنم و هربار مشغله کار تمام وقت آن را دور از دسترس کرده است ولی اینبار انرژی یک استاد ، کارهای دور از دسترس را نیز حداقل در ذهن قابل دسترس ترسیم میکند. امیدوارم فراغت و انگیزه مرا در مسیری خیر قرار دهد . در این شرایط سخت نباید فراموش کرد که وجود گنجینه هایی عظیم از تجربه که در حاشیه قرار گرفتن ایشان از حاکمیت برای افرادی همچون من و بهره گیری از تجربیاتشان یک فرصت بی نظیر است و شاید یک همکاری تازه…